در روزهای نزولی چگونه رفتار کنیم؟(۲)
در روزهای نزولی چگونه رفتار کنیم؟(۲) :
یادداشت شهیر محمدنیا در اقتصاد آنلاین
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۰
در روزهای نزولی بورس، چگونه رفتار کنیم؟ (قسمت دوم)
طبق تحقیقات، در بازارهای مالی، همه افراد هنگام تصمیمگیری دچار سوگیریهای رفتاری میشوند. حتی حرفهایترین معاملهگران هم تجربههایی از سوگیری رفتاری دارند و با این تهدیدات به صورت بالقوه روبرو هستند.
نویسنده: شهیر محمدنیا*
تنوع سناریو و تحلیلها در بازار سرمایه میتواند کلکسیونی از دامهای روانی را برای هر فرد معاملهگری پهن کند و اگر معاملهگر با کاراکتر شخصیتی خود و همچنین سوگیریهای رفتاری آشنا نباشد و راههای مهار سوگیریهای مختلف را نداند، ممکن است لطمات جبران ناپذیری ببیند.
روند نزولی بازار، یکی از فازهای چرخه سرمایهگذاری است. این بخش، به دلیل آشفتگی و ناراحتی که ایجاد میکند، جز مهمترین فازهای سرمایه گذاری است. چرا که درگیر شدن احساسات باعث میشود فرد دچار انواع سوگیری رفتاری شود و در نهایت منجر به انحراف از تصمیمگیریهای درست و بهینه میشود. در این یادداشت به پنج سوگیری رفتاری که به صورت غالب در بازارهای نزولی در افراد دیده شده است، پرداخته خواهد شد.
رفتار توده ایی یا رفتار رمه ای: Herding Behavior Bias
این سوگیری رایجی است که هم در بازار نزولی و هم در بازار صعودی رخ می دهد و تعریف ساده آن پیروی فرد از تصمیمات گروهی و عملکردی همسو با عملکرد جمع است. اگر اکثر افراد در بازار خریدار هستند، پس من هم باید بخرم و اگه همه افراد در بازار فروشنده هستند، پس من هم باید بفروشم. این رفتاریست که در نهایت منجر به زیان میشود و برای جلوگیری از این سوگیری رفتاری، باید هر سهم را بدون در نظر گرفتن شرایط کلی بازار بازبینی، تحلیل و بررسی کرد و ارزش آن را سنجید. سپس تصمیم گرفت که باید سهامداری کرد یا از سهم خارج شد و نقطه بهینه خروج را پیدا کرد. البته باید به این باور رسید که جمعیت لزوما کار درست را انجام نمی دهد.
رفتار گلهای به سه دلیل در بازارهای مالی ایجاد میشود. دلیل اول، تمایل افراد جامعه به تقلید از رفتارهای جمعی برای دریافت مقبولیت از سوی افراد جامعه است. در مبحث مالی رفتاری نیز شاهد رفتارهای غیر منطقی از معاملهگران هستیم که بر اساس استدلال و منطق نیست بلکه تنها براساس مشابهت با آنچه دیگران انجام می دهند یا آنچه دیگران از آنها انتظار دارند، صورت میپذیرد.
پیروی کردن از افراد حرفه ای دلیل دوم رفتار گله ای دربین معامله گران است. به عنوان مثال اگر یک کارشناس خبره در حوزه بازار سرمایه، پیشنهاد خرید یک سهم با موقعیت نامناسب را بدهد ما به صورت غیر ارادی از پیشنهاد وی پیروی میکنیم. زیرا معتقدیم که این کارشناس بر اساس اصولی این پیشنهاد را می دهد و فرض را بر این گذاشته ایم که این مشاور راه کسب سود در این بازار را بلد است.
دلیل سوم این است که اگر فرد همراه با جمع کاری را انجام دهد و نتیجه آن کار شکست باشد، از انتقادها و سرزنش های دیگران در امان میماند زیرا به دلیل اینکه اکثریت این اشتباه را انجام داده اند خطای فرد توجیه میشود. برخلاف آن اگر فردی عمل و تصمیمی برخلاف عموم انجام دهد مصداق شناکردن برعکس جهت خلاف رودخانه و همرنگ نشدن با جماعت است.
البته هم در رشد بی سابقه بازار سرمایه و هم در نزول آن در سال قبل ما به وضوح شاهد این رفتار بودیم اما در وضعیت فعلی بازار سرمایه به آن شکل و به آن قدرت شاهد این سوگیری در بازار نیستیم.
سوگیری تازه گرایی: Recency Behavior Bias
مغز انسان به طور معمول به وقایع اخیر وزن بیشتری نسبت به وقایع گذشته می دهد. در زمینه معاملهگری و بازار سهام نیز همینطور است. وقتی یک سهم رشد قیمتی دارد، افراد بخاطر حرکت اخیر سهم فکر میکنند این رشد ادامهدار است و سهم را میخرند. در بازار نزولی نیز این سوگیری به این صورت بروز میکند که فرد فقط به حرکت نزولی قیمت توجه کرده و ارزش بنیادی سهم و ریسکهای واقعی و تاثیرگذار را نادیده میگیرد. در بسیاری از موارد در قیمتهای ارزنده، سهمهایی با بنیاد خوب را میفروشد و متحمل زیان فرصت از دست رفته می شود.
برای جلوگیری از این سوگیری رفتاری فرد باید خودش گذشته سهمها و چارتها را بررسی کند تا به این باور برسد که هیچ صعود و نزولی برای همیشه ادامهدار نیست و مانند یک سرمایهگذار حرفه ایی این نوسانات را طبیعی بداند. سرمایهگذار باید به این درک برسد که حرکات میان مدتی، بخش کوچکی از یک حرکت ماکرو و بزرگ در بازار هستند. نکته قابل توجه این است که باید افق سرمایهگذاری از پیش مشخص باشد و اگر فرد به دید میان مدت و بلند مدت سهم را خریداری کرده، بهتر است در بازههای کوتاه مدت بازار را رصد نکند تا کمتر در دام چنین سوگیریهای رفتاری قرار گیرد.
نوسانگیران کوتاه مدتی و سفته بازان در بازار سرمایه با تهدیدات بسیار بیشتری از نظر تلههای روانی روبرو میشوند. یکی از مهمترین تهدیدات برای این دست از معاملهگران، گرفتاری در دام بیش معاملهگری یا over trading است.
فرض کنید یک معامله گر نوسان گیر در موج فعلی بازار که نزولی است در زیان فرو رفته است و از طرفی بازار سرمایه ما یک طرفه است و صرفا میتواند در جهت صعود بازار کسب سود کند. در این حالت فرد نوسانگیر پرتفوی خود را در نقطه مناسب نفروخته و در زیان قرار دارد. از قضا این معاملهگر آلوده به دام over trading نیز هست. فرد در این موقعیت برای رهایی از سوگیری زیان گریزی (loss aversion bias) اقدام به انجام معاملات فراوان، رگباری و غیر منطقی بر خلاف جهت میان مدت بازار میکند و لازم به گفتن نیست که نتیجه چه میشود. این رفتارها مالی می تواند تا چه حد زیانبار و برای معاملهگر کشنده باشند.
توصیه بسیار بسیار مهم برای کسانی که در این موقعیت قرار میگیرند این است که برای فرار از زیان و جبران زیان، وارد بازار دیگری جز بازاری که در آن تسلط دارند، نشوند. فرض کنید یک معاملهگر برای فرار از زیان سرمایه خود را وارد بازار های پرمخاطره و پر ریسک کریپتوها و فارکس میکند و سعی می کند با معاملهگری و سفته بازی زیانهای خود را جبران کند. نکته اول این است که بازار کریپتو ها و فارکس به شدت بازارهای خطرناک و پر ریسکی هستند و مواجهه با انواع سوگیریهای رفتاری در این بازارها در مقایسه با بازار سرمایه به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. یک معاملهگر چنین بازارهایی به صورت پیوسته در حال دست و پنجه گرم کردن با انواع سوگیریهای مختلف است و تهدیدات رفتاری به مراتب بیشتر از بازار سرمایه ایران است. از طرفی بازار سهام مخصوصا در کشور ما که به شدت تورمی است در بازه های بلند مدت همیشه بازدهی بیشتر از تورم و سایر بازارهای مالی دارد و در بدبینانه ترین حالت با سهامداری و گذر زمان نه تنها زیان ها جبران میشود بلکه بازدهی هم مثبت خواهد بود و معاملهگر با تهدیدات لیکوئید یا کال مارجین شدن روبرو نیست. از طرفی سازمان بورس اوراق بهادار در حیطه وظایف رگولاتوری خود و با توجه به متمرکز بودن بازار بورس می تواند با اعمال قوانینی از فعالان بازار سرمایه حمایت کند. همچنانکه قوانینی مانند محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا از این دست قوانین هستند. هرچند در مورد کارآیی صحیح این ابزارها بحث های فراوانی وجود دارد و انتظار میرود بخش R&D سازمان بورس فعالتر بوده و سعی در بهینه کردن و به روزرسانی این ابزارهای کنترلی داشته باشد. اما فعالیت در بازار های کریپتو کارنسی و فارکس به دلایل اهرم های معاملاتی و نوسانات سریع، به شدت پر مخاطره بوده و نیازمند تجربه فراوان و مهارتهای فنی و تکنیکی هم از نظر مالی و هم از نظر رفتاری است. در نتیجه یکی از مرگبارترین اشتباهات معامله گران زیان دیده در بازار بورس ایران مهاجرت به بازارهای مانند بازار رمز ارزها و فارکس است.
سوگیری بازنگری: Hindsight Behavior Bias
این سوگیری زمانی رخ میدهد که اتفاقی رخ داده و فرد گمان میکند که میتوانسته اتفاق را از قبل پیشبینی کند. شایان ذکر است هیچ معامله گری در هیچ بازاری نمی تواند همواره در سقف سقف بفروشد و در کف کف بخرد! چنین چیزی محال است و اگر کسی چنین ادعایی کند، باید به راستی و صداقتش شک کرد!
پس اساسا نباید این انتظار را از خودمان داشته باشیم که بتوانیم تمام وقایع بازار را پیش بینی کنیم. چون این سوگیری منجر به وقوع سوگیریهای دیگری میشود. به عنوان مثال در دام سوگیری فرا اعتمادی میفتیم که در آن حالت فرد بیش از حد به تصورات و تحلیلهایش باور پیدا میکند و در چرخشهای بعدی بازار دچار خطا میشود.
راه حل کلیشه ای و البته بسیار کارا این است که معاملهگر، تریدینگ ژورنال یا دفتر وقایع نگاری داشته باشد. یعنی فرد هر روز تمام تصمیماتی که در بازار میگیرد را به صورت مکتوب یادداشت کند. به این ترتیب زمانی که اتفاقی مهم در بازار رخ میدهد و پارادایم بازار تغییر میکند، فرد میتواند با مراجعه به تریدینگ ژورنال و مرور یادداشتهای روزانهاش متوجه شود که واقعا توانایی پیش بینی این اتفاق را نداشته است. از طرفی گردآوری بانکی از اطلاعات معاملهگری به فرد کمک میکند تا به خودشناسی برسد و میتواند از آن به عنوان منبعی برای شناسایی سوگیریها و رام کردن آنها استفاده کند.
سوگیری لنگر اندازی: Anchoring Behavior Bias
در این سوگیری، فرد قله قبلی سهم را مدام در ذهن خود مرور و در هر لحظه حساب میکند که چقدر نسبت به قله قبل در ضرر است و یا مدام قیمت خرید را در ذهن دارد و انتظار دارد که سهم بار دیگر به قله قبلی و یا قیمت خرید برگردد. بارها این جمله را از سهامداران شنیدهایم که وقتی به قیمت خرید یا سر به سر رسید میفروشم. بارها هم تجربه کردهایم زمانی که سهم به قیمت خرید میرسد، رشد شارپی را آغاز میکند و فرد دچار زیان فرصت از دست رفته می شود و یا بالعکس به قیمت به نقطه ورود می رسد و معاملهگر با توجه کاراکتر شخصیتیاش سهم را نمی فروشد. در بسیاری از مواقع روزها و حتی ماهها طول میکشد که قیمت دوباره به نقطه خرید برسد و فرد که همچنان سهامداری کرده است، فرصتهای سرمایهگذاری زیاد دیگری را از دست میدهد و متحمل ضرر میشود.
برای جلوگیری از این سوگیری رفتاری معامله گر باید سهم را یک بار دیگر بدون در نظر گرفتن قله قبلی یا نقطه خرید ارزیابی و تحلیل کرد. وزن سهم را در پرتفو، مورد بازنگری قرار داد و سنجید که آیا ارزش نگه داری دارد یا خیر و اگر پاسخ خیر است، نقطه بهینه خروج چه قیمتی است. مثل بسیاری از جراحان که نمی توانند اعضای خانواده خود را جراحی کنند و در صورت نیاز به پزشک دیگری می سپارند، معاملهگر هم به دلیل دخیل بودن احساساتش ممکن است نتواند درست و منطقی سهم را تحلیل و ارزیابی کند. بنابراین بهتر است که از همکار خود کمک بگیرد یا از افراد حاذق و با تجربه مشورت کسب کند.
سوگیری خود اسنادی: Self Attribution Behavior Bias
در این سوگیری معاملهگر تمام موفقیتهای معاملهگری اش را به توانایی خود ربط میدهد و تمام ضررهایش را به دیگران و عوامل بیرونی. در بازار ما بسیار دیده شده که معاملهگران ضررهایشان را به گردن دولت، بانک مرکزی، رییس سازمان بورس و ... می اندازند. البته در پرانتز تاکید کنم که عملکرد دولت و کابینه در بسیاری از مواقع دارای اشکال است و ما همواره نقدهایی بر عملکرد و رویکرد آنان داشتهایم اما اینکه تمام ضررها را ناشی از عملکرد دولت بدانیم صحیح نیست و صرفا یک سوگیری رفتاری است. برای جلوگیری از این سوگیری فرد باید یک بار دیگر به دقت سیستم معاملاتی خود را بررسی کند. عملکرد خود را با سیستم معاملاتی اش بسنجد تا متوجه شود که در چه زمان هایی از سیستم معاملاتی اش پیروی نکرده است. اساسا این سوال مطرح است که آیا همه افراد، سیستم تحلیلی و استراتژی معاملاتی مدون برای فازهای مختلف بازار دارند یا خیر و اگر ندارند حتما قبل از هر اقدامی برای خود استراتژی مکتوب و تست شدهای برای ادامه فعالیت تدوین کنند. فراموش نکنید داشتن استراتژی معاملاتی بد بهتر از نداشتن آن است.
همانطور که در یادداشت قبلی نیز مطرح شد، سعی بر این بود کلیاتی کاربردی در حوزه مالی رفتاری بیان شود و توصیه من این است که معاملهگران این رکن مهم و تاثیر گذار در نرخ بازدهی را فراموش نکنند و در کنار کسب سایر مهارتهای معاملهگری و سرمایهگذاری، حتما به مطالعات مالی رفتاری و همچنین آشنایی بیشتر با ویژگیهای تیپ شخصیتی خودشان و سوگیریهایی که تاثیر بیشتری روی عملکرد معاملاتی آنها دارد را شناسایی، مهار و کنترل کنند.